۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

مالزی

من الان یک دیوونه ام که دارم این جا پست میذارم!! یک عالمه کار ریخته روی سرم و من مثل این معتادها نشسته ام پای کامپیوتر و دارم تایپ میکنم. البته به خودم قول داده ام که طولانی ننویسم!!
جمعه شب پروازم است به سمت مالزی. یک هفته اونجا میمونم. و 21 و 22 دی هم اونجا امتحان و مصاحبه دارم. این از معدود امتحانهایی است در عمرم که در کمال نا آمادگی دارم براش میرم. تو این مدت اون قدر کارها و مسایل احمقانه پیش اومد که نتونستم درس بخونم. البته خوب یک سری چیزهای کلی میدونم. ولی نمیدونم که اونجا تیپ سوالها چطور خواهد بود. خیلی به دعای شما نیاز دارم. خیلی. برام از ته دل دعا کنید لطفا. عوضش قول میدم که اگر انشاءالله و به امید خدا مریض شدید(!!!!)، نه این که پول نگیرم، ولی بتونم خوب درمانتون کنم و باسواد باشم. البته خودتون هم میدونید که شرط اولش اینه که باید مریض باشید دیگه!!! وگرنه دکترها که نمیتونن آدمهای سالم رو معالجه کنند!!
از استرس دارم میمیرم. واقعا میگم. راستش میدونید بیشتر از این که میترسم که تو امتحان خرابکاری کنم، از چی میترسم؟ از این که باید به انگلیسی با اون آدمهای زبون نفهم حرف بزنم. و این که از آخرین باری که من با یک انگلیسی زبان حرف زده ام حداقل 3 سال میگذره. و خودتون بهتر از من میدونید که وقتی آدم یک مدت حرف نزنه، خیلی راحت کلمات به یادش نمیان و نمیتونه که راحت ازشون استفاده کنه و منظورش رو بیان کنه. ای کاش این مصاحبه 3 سال پیش می بود تا برم بزنم تو برجکشون!! ولی الان...!
با هر کی صحبت میکنم میگه کوفتت بشه که داری این جوری تنهایی میری مالزی. و راستش در مورد من تجربه نشون داده که من کلا خیلی آدمی نیستم که به راحتی بتونم از این تنهایی ها استفاده کنم!!! تا به حال در هر مسافرت تنهایی که رفته ام محکوم به موندن در اتاق هتل بوده ام. و به جاش در مسافرت های دونفره!!!! چشمتون روز بد نبینه، این دختر ها آی پا میدن! آی پا میدن! انگار نه انگار که یکی بغلت هست و عین کسی که یک کیف پر از اسکناس رو گرفته باشه، چنگ زده به بازویت و این ور و اون ور دنبال خودش تو رو میکشونه!! لا مصب ها انگار دارن آدم رو سیر سیر میدن. انگار دارن به آدم فحش میدن. میگن خاک تو سرت!! ما بودیم ها!!!
به هر حال موقع رفتن همه دوستان میگن کوفتت بشه و موقع برگشت همه میگن خاک تو سرت که از موقعیت استفاده نکردی و من اگه بودم ال میکردم و بل میکردم!!!
یک مصیبت دیگه هم هست!! سوغاتی! خریدش اصلا مشکلی نیست. ولی این که چی بخری خیلی مشکله. من هیچ سلیقه ای در انتخاب لباس ندارم. واقعا نمیتونم فرق بین چیز های شیک و زشت یا جواد رو متوجه بشم. در بعضی حالتهای خاص که یک چیزی خیلی کلاسیک باشه میتونم. ولی من مطمئنم که اگر یک روزی بوتیک دار میشدم، از گشنگی میمردم. هیچ وقت یادم نمیره که یک بار میخواستم برای خودم کفش بخرم و نمیدونستم که چه مدلی باید بخرم. نیم ساعت تو خیابون ولیعصر به پای مردم نگاه کردم و بعدش رفتم یک مدل شبیه اونها خریدم!! خدا "صبا" رو عمر بده که مدتهاست بار این مسئولیت رو مدتهاست که از روی دوش من برداشته!! منی که در مورد خودم این طوریم، حالا چه جوری میتونم برای دیگران خرید کنم؟ چی بخرم؟ چی بهشون میاد؟ چی خوبه که مقرون به صرفه هم باشه؟ اصلا چی مده؟ چه مدلی قشنگه یا زشت؟ البته میدونم که غیر از لباس هزار چیز دیگه هم میشه خرید، ولی قبول کنید که خرید هر نوع سوغاتی به غیر از لباس نه از نظر مادی و نه از نظر حمل و نقل زیاد صرف نداره!! (خسیس هم خودتونید! خوب ندارم دیگه!!)
شرح سفرم رو این جا خواهم نوشت. البته به شرطی که شما هم دعا کنید تا قبول شم. اگه دعا نکردید، مگه ارث باباتون رو از من طلب دارید؟ خوب خودتون برید و ببینید دیگه!!!

پ.ن. پست قبلی ام مزخرف نبود! دقیقا حرف دلم بود برای مخاطب خاص!! ( به قول دوستان) و هنوز هم حرف دلم هست!

۳ نظر:

عسل گفت...

برات دعا می کنم با تمام وجودم و از صمیم قلب ومنتظر روزی هستم که بیام اینجاوخبر قبولیت را بخونم من مطمعنم که توموفق می شی شک نکن...

ناشناس گفت...

جایت خالیست. مواظب باش واز جاهای خوردنیش بگو.
حیف شد با هم نیستیم...

saghi گفت...

salam fozool jan
be salamati dari miri
?
omidvaram hame chiz unjooori ke mikhay pish bere
say kon arooom bashi va khooonsard
rasti man 3ta posti ke ja mooonde booodam va nakhooonde booodameto alan khooondam
poste ghablet vase mokhatabe khaset boooode
?
ey kalak
mishe be man begi manzoooret ki boooode
?
albate mitooniam nagiha
ama kho manam eyne khodetam fozooolam
babate iran umadan ham 1hoie shod
hala tooioe chat age didamet migam vsat
ama man vase khatere un ghorsa nemikhastam bebinamet fozoool
motmaen bash
moraghebe khodet bash
ba khabaraye khooooob bargardiaaaaaaa
misparamet be khoda