۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

گه یا دلقک؟


دو نفر آدم رو در نظر بگیرید. منظورم دو تا مرد است. اولی رو اسمش رو بذارین دلقک و دومی رو بذارین گه.
آقای دلقک در ظاهر یک آدم برونگرا است. وقتی وارد یک جمع میشه بلند به همه سلام میکنه. با همه احوال پرسی میکنه و حتی در هنگام احوال پرسی هم سعی میکنه که یک چاشنی شوخی تو کارهاش و رفتارهاش باشه. 
آقای گه نسبتا درونگرا است. وارد که میشه، یک سلام نصفه و نیمه میکنه و یک نگاه میکنه که دوستاش کجان. میره پیششون و شوخی های اونها رو با یک لبخند محجوبانه گرم میپذیره. 
آقای دلقک یک ذره رفتارهای هیستریونیک داره. بلند بلند میخنده و جوک میگه و شوخی میکنه. همه صداش رو میشنون. بعضی جوکهاش خیلی خنده داره و خوب مسلما وسط جوکهاش چیزهای بی نمک هم کم نیستن. آقای دلقک با همه راحت گرم میگیره و صمیمی میشه. یک یا دو نفر رو در نظر میگیره و شروع میکنه با شوخی هاش اونها رو بمبارون کردن. و از شوخی های دیگران هم با اونها حمایت میکنه. هر کی هم که بخواد کسی رو سر کار بذاره میاد سراغ اون.
آقای گه توداره. آروم صحبت میکنه. آروم میخنده. جوک میگه گاهی. ولی فقط جوکهای بامزه و خوب هم تعریفشون میکنه. جوکهاش دو تا اثر داره. یکی اثر خود جوک و یکی اثر این که این آدم تعریفشون کرده. با هیچ کس سر به سر مداوم نمیذاره. کسی هم زیاد سر به سرش نمیذاره. چون هم از یک طرف حاضر جوابه و امکان داره طرف رو با خاک یکسان کنه. و از طرف دیگه هم شخصیتش جوریه که کسی زیاد هم به خودش اجازه شوخی با اون رو نمیده. گاهی یک نیشی به دیگران میزنه، اما نه اون قدر که روی دیگران تو روش باز بشه.
آقای دلقک عاشق توجه دیگران است. بعد از هر کاری که فکر میکنه که بامزه است، یک نیم نگاه به دیگران میندازه که ببینه اثر کارش رو دیگران چه جوری بوده. به خصوص اگه یک یا چند دختر تو جمع باشن که دیگه نمیشه این آدم رو نگه داشت. خودش رو میکشه که توجه اونها رو به خودش جلب کنه. و اگر احساس کنه که ناموفقه، خیلی به هم میریزه.
آقای گه رو نمیدونم که این توجه رو دوست داره یا نه. ولی کلا موجود مرموزیه. آروم حرف میزنه و سنجیده و دیگران برای حرفش ارزش قایل میشن و سکوت میکنن که حرفش رو بشنون.
آقای دلقک حتی اگه یک دانشمند خبره و طراز اول هم باشه، هیچ کس باورش نمیشه. همه فکر میکنند که یک آدم پیش پا افتاده جامعه است. و اگر هم بشنوند که برای خودش پخی است، همه با تعجب میگن: این؟؟؟؟!!!!! مرده شورش رو ببره با اون پخ بودنش!!!!!
آقای گه اگه دربون یک اداره هم باشه، همه مثل یک مدیر عامل باهاش برخورد میکنند. انگار که یک وزیر صاحب نفوذه. و اگر پخی هم باشه که واویلا!!!!
آقای دلقک کسیه که تو هر مهمونی دعوتش میکنن که مجلس گرم کن باشه. صاحب خونه ها خیلی دوستش دارن. حتما اصرارش میکنن. به عنوان یک آدم بامزه میتونه تو نظر خیلی ها بمونه. ولی راستش اعصاب خیلی ها رو هم خورد میکنه. با شوخی ها و لودگی ها و بی مزگی هاش. بی مزگی هاش بیشتر تو ذهن میمونه تا لودگی هاش. این آقای دلقک یک آدمی است که خیلی راحت الوصول و در دسترس به نظر میاد.
و آقای گه رو هم همه باهاش حال میکنن. تو مهمونی ها دعوتش میکنند که به کلاس جمع اضافه کنه. یک آدم که در دسترس به نظر نمیاد. و اگر با کسی مصاحبت کنه، طرفش از خوشی ذوق مرگ میشه.


و اما دخترها.... اونها میمیرن برای آقای گه. دلقک خوبه. تو جمع هم باشه عالیه. ولی هست دیگه. اما آقای گه...! کوفتش بشه!!


یک عمری است که دلقک زندگی کرده ام. و میخوام و ای کاش و ای کاش و ای کاش که بتونم کمی گه بشم!!!!